محل تبلیغات شما

می‌توانی که فریبم بدهی با نظری
پنجه‌انداخته‌ای سوی شکار دگری

آه! دیوانه ی آن لحظه ی چشمان توام
که پلنگانه به قربانی خود می‌نگری

آنچنان رد شو که آشفته کنی موی مرا
ای که آسوده دل از بیشه ی من می‌گذری

مرهمی‌بهتر از این نیست که زخمم بزنی
عشق، آماده بکن خنجر برنده تری

هیمه بر هیمه‌ ی این آتش سوزنده بریز
تا از آن جنگل انبوه نماند اثری

نکند بوی تو را باد به هر جا ببرد
خوش ندارم دل هر رهگذری را ببری

 

سندرم دغل بازی (imposter syndrome)

شعری قدیمی به یاد ایام جوانی

نکند بوی تو را باد به هر جا ببرد ...

ی ,جا ,باد ,تو ,دل ,بوی ,را باد ,باد به ,به هر ,هر جا ,تو را

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها